من میجنگم

بجنگ و برو جلو، این زندگی بهت میگه بدو بدو

تا پاهات از خستگی ذوق ذوق کنن ، به دیوارِ مرگ سک سک کنن

یکی نیست بگه چته، یکی نیست یه امیدی به دلت بده

میمونی تک و تنها با یک دنیا گله ،یه روح تو زندون با بدنی که وله

تو دل دنیای که داری بهش میگی بی رحم

از اول داری می گی سیرم

من هر دردی که دیدی دیدم ، با این کوله بارا به سمت پیری میرم

می بینی پس حتما یه تریپی هست، تو باید ببینی درد هارو تا بگیری درس

یه روزی درد از بخت می چینی پس ، واسه ی هر در بسته کلیدی هست

وقتی غرب و شرق در جنگ گرم و نرم ، ما مرد و زن در نقش رهگذر

در گذر از مرز مرگ و خسته، از تو فقط تق تق کمک کمک

دختر پسر سرمستِ انگلن ، تا درد در هرلحظه حل کنن

هرج و مرج در بطن و سطح شهره ، مردمم سرگرم ضرب و شتم

این حرفا قابله درکن ، ولی من قاتل مرگم

چشامو یه مشت خاطره تر کرد ،ولی بازم منم عامل حرکت

پس من میجنگم

میدونم تو هم هستی پر از درد ، ولی بگو بلندتر بلندتر

با صدای برندت مرتب ، بگو من میجنگم

بگو مجدد ، مرتب ، بگو بلندتر بلندتر

باصدای برندت بلندتر بگو ، من می جنگم

میدونم تو هم هستی پر از درد ، ولی بگو بلندتر بلندتر

با صدای برندت مرتّب بگو ، من می جنگم

بگو مجدد مرتب ، بگو بلندتر بلندتر

با صدای برندت مرتب بگو ، من می جنگم

یـــــاس

با دلی که مثل دریاست

کسی که تنها دوست و رفیقه درد هاست

من بی تاب ترینم من بیدار ترینم

اگه درها بسته شد بروم پس منم از دیوار پریدم